«داچ! ما باختیم! باید فوراً به ایران بری. پرزیدنت ماموریت رو تصویب کرده. فوراً به مقر فرماندهی برو و دستورات سری رو دریافت کن.» این تماس تلفنی ژنرال الکاسندر هیگ، فرمانده ستاد فرماندهی اروپایی ایالات متحده امریکا، در ساعت 2 بامداد با معاون خودش، رابرت هایزر، ملقب به داچ بود. وقتی هایزر تلفن رو قطع کرد همون شبونه راهی مقر فرماندهی شد و دستورات رو دریافت کرد. دستور این بود: «برای واشنگتن حیاتی است در ایران یک دولت قوی و با ثبات و در عین حال دوست آمریکا برقرار گردد و نظامی‌ها از آن کاملاً حمایت کنند. هدف پرزیدنت ایجاد ائتلاف بین بختیار و ارتش است.» هایزر موظف شده بود تا ارتش ایران رو وادار کنه تحت رهبری شاپور بختیار، تمام تأسیسات حیاتی کشور مثل گمرک، نیروگاه‌ها، سیستم آب، سیستم بانکی، نفت و رسانه‌های گروهی رو به دست بگیره. در صورت شکست این هدف، هایزر موظف بود یک کودتا در ایران رو ترتیب می‌داد و اینطوری از وقوع انقلاب جلوگیری می‌کرد. ما در این قسمت از مورخ رفتیم سراغ ژنرال هایزر و وقصه حضورش در ایران رو روایت کردیم.