نامه تاریخی

نامه‌‌ دانش‌آموزی به مادرش در حدود ۴ هزار سال پیش؛ چرا لباس‌های من سال به سال بدتر می‌شود؟

نامه‌ای که توسط «ادین‌سین» به مادرش «زینو» نوشته شده، گوشه‌ای از زندگی در قرن هجدهم پیش از میلاد در بین‌النهرین را نشان می‌دهد.

گمان می‌رود که این نامه در شهر «لارسا» و احتمالا در زمان حکمرانی «حمورابی» (۱۷۹۲-۱۷۵۰ پیش از میلاد) نوشته شده است.

«ادین‌سین» که در زمان نوشتن نامه از مادرش دور بوده است به جای اینکه بگوید اوضاع چگونه است یا شاید حتی به جای اینکه بگوید دلش تنگ شده، مادرش را به خاطر وضعیت لباسش سرزنش می‌کند.

 

نامه تاریخی دانش آموز
نامه‌ای از حمورابی، پادشاه بابل به پدر ادین سین

 

او در این نامه که بر خشت گلی نوشته شده است به هر دری می‌زند تا مادرش احساس گناه کند و لباس جدیدی برای او بفرستد.

 

براساس ترجمه‌ها، در این نامه آمده است: «به خانم زینو بگویید: ادین‌سین پیام را می‌فرستد. باشد که خدایان شمش، مردوک و ایلابرات شما را به خاطر من برای همیشه در سلامتی نگه دارد.»

 

«ادین‌سین» در این نامه نوشته است: «سال به سال لباس آقایان جوان اینجا بهتر می‌شود، اما شما اجازه دادید که لباس‌های من سال به سال بدتر شود. پسر عدادالدینم که پدرش فقط دستیار پدرم است، دو دست لباس جدید دارد، در حالی که شما حتی برای من یک دست لباس هم ضرروی ندانستی.»

 

نامه تاریخی یک دانش آموز
متن نامه ادین‌سین به مادرش به زبان آکدی

 

او بعد هم ادامه می‌دهد: «با وجود اینکه تو مرا به دنیا آوردی، اما مادر او [پسر عدادالدینم]، این پسر را به فرزندی گرفته است. مادرش او را دوست دارد، در حالی که تو مرا دوست نداری.»

 

با فرض اینکه ناراحتی میان مادر و فرزند حل شده بوده است ظاهرا باید یادمان باشد که چه چیزی را می نویسیم و از خود بجای می‌گذاریم چرا که هرگز نمی‌دانیم چه کسی آن را هزاران سال بعد خواهد خواند.

 

در نامه‌ای دیگر از دوران تمدن بابلی، مردی از مشتری قدیمی شکایت می‌کند. مردی به نام «نانی»، یک تامین کننده مس به نام «ای‌نصیر» را مورد سرزنش قرار داده و سه بار در نامه‌هایی کوتاه به او نوشته: «تو من را تحقیر کردی.» او بعد هم تهدید به عدم پرداخت پول در آینده کرده است.

یک پاسخ

  1. سلام من شادی خسروپناه هستم و اسطوره شناسم و درباره تاثیر اسطوره های سومری – بابلی روی اسطوره های ادیان ابراهیمی کار می کنم . البته مخفیانه و ترجمه هایم در انتشارات آفتاب نروژ با نامهای ( دگرگونی اسطوره در دل زمان – نویسنده : جوزف کمپبل ) و (هنر زندگی باز هم از جوزف کمپبل) چاپ شده و تنها کتابم که در ایران به چاپ رسیده ( قهرمان هزارچهره باز هم از جوزف کمپبل است این نامه بسیار بدردم خورد ممنون و خیلی از کارهایتان لذت می برم. ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *